نویسنده: محمدحسن قدردان قراملکی

 
ادیان مختلف دربردارنده آموزه‌های گوناگون، متفاوت چه بسا متناقض است. مثلاً از ادیان ابراهیمی بعضی آموزه‌های متون کتب مقدس تورات، انجیل و قرآن با یکدیگر ناسازگار است. طرفداران این شبهه به اختلاف بعض احکام فقهی مانند طلاق و خوردنی‌ها تمسک می‌کنند و می‌افزایند: با این فرض، چگونه و با چه معیاری می‌توان سره از ناسره را تشخیص داد؟ (1)
علاوه بر آن، اصالت تاریخی کتب مقدس تورات و انجیل نیز مورد تردید قرار گرفته است. (2)

نقد و نظر

در تحلیل این شبهه نکات زیر قابل تأمل است:

1. تفکیک دین حقیقی از غیرحقیقی

ما در جهان خارج، ادیان و مکاتب مختلفی داریم که تعریف گوهر و وجه مشترک برای همه آن‌ها مشکل به نظر می‌رسد، چون برخی از ادیان به خدا، تعدادی به امر معنوی و برخی دیگر منکر خدا هستند. لذا اختلاف ذاتی بعضی به اصطلاح ادیان را می‌پذیریم، لکن این‌ها در واقع دین حقیقی نیستند. بلکه مکتب‌ها و دیدگاه‌های بنیان‌گذاران یا طرفداران آن هستند که به مرور زمان، نام دین و مکتب بر آن اطلاق شده است. دین واقعی، دینی است که از طرف آفریدگار جهان توسط پیامبران مشخص نازل شده باشد که در اصطلاح به «ادیان آسمانی» معروف‌اند.

2. ترکیب دین از گوهر و صدف

ادیان آسمانی به دو عنصر اصلی گوهر و صدف تقسیم می‌شوند. مقصود از گوهر دین، آموزه‌های اصلی معرفت‌شناسی و اخلاقی است که ثابت، جاودان و مطابق فطرت انسان است که در رأس آن‌ها اصل خداشناسی و توحید، معاد و اصول اخلاقی مانند حسن و قبح و عدالت قرار دارد که این اصول در همه ادیان آسمانی، اصول ثابت و مشترک است. در کنار این اصول، شریعت و مجموعه احکام عبادی و عملی مانند معاملات و احکام و مقررات قضایی و جزایی قرار دارد که تابع مصالح و مفاسد جامعه و با تغییر مصالح و مفاسد و هم‌چنین با تغییر جامعه و زمان، قابل تغییر است. مجموعه این احکام و مقرارت «شریعت» و «فقه» به معنای عام نامیده می‌شود. با توجه به این تعریف از گوهر و صدف دین، روشن می‌شود که گوهر همه ادیان مشترک، (3) ثابت و جاودان است که در ادیان آسمانی، همان اصل «توحید» است. اما صدف دین، یعنی احکام عملی آن می‌تواند متفاوت باشد. بلکه از آنجا که وضع دین و تبلیغ آن تدریجی و از ابتدای خط شروع خود حرکت روبه رشد و تکامل داشته است، احکام عملی و شریعت آن نیز متفاوت و متکامل می‌شود. با توجه به این نکته، واژه دین در «قرآن به صورت مفرد (92 مرتبه)» اما واژه شریعت و صراط به صورت مفرد و جمع به کار رفته است. (4)
بنابراین تفاوت شریعت و صدف در ادیان، امر ممکن و به اعتباری امر لازم بود. شریعت مانند برنامه تمرین و آماده‌سازی یک دانش‌آموز و یا دانشجو است که برای هر پایه، برنامه متناسب آن لازم و قابل توصیه و عمل است، لذا نمی‌توان برنامه سال آخر را در سال‌های اولیه تعلیم و عملی کرد. شریعت نیز به همان منوال است. شریعت کامل و جامع، متناسب با رشد عقلی مردم توسط پیامبراسلام نازل شد، تفاوت این شریعت با شرایع پیشین در جزئیات بود. مثلاً نماز و روزه در شرایع پیشین وجود داشته است، اما شکل و گونه آن متفاوت بود. هم‌چنین دیگر مناسب عبادی یا مسایل مالی مانند خمس، زکات و غیره.
نکته قابل ذکر اینکه صدف دین، یعنی مجموعه احکام عملی، یک امر دینی و لازم است که نقش آن در حفظ و تقویت گوهر دین بسیار با اهمیت است و لذا نمی‌توان به بهانه‌های مختلف آن را منکر شد. در واقع صدف دین مانند پوسته مرکبات و خشکبار، نقش صیانت و تقویت مغز را بر عهده دارد که وجود هر دو لازم و قوام هر دو به یکدیگر وابسته است.

3. تحریف برخی از ادیان

آموزه‌هایی به ادیان و متون مقدس راه یافته است که نه تنها عقل‌گریز، بلکه عقل ستیز است که وقتی خلاف آن‌ها یعنی آموزه‌های ناب، اصیل و مطابق فطرت و عقل در دین و کتاب مقدس دیگر متجلی می‌شود، خواننده و محقق در تطبیق اولیه بین دو کتاب و دو دین آسمانی، دو امر متفاوت و چه بسا متناقض می‌یابد که موجب تحیّرش می‌گردد. لکن وقتی محقق بر اصول مشترک ادیان و مبانی دینی مسلط باشد، می‌تواند بالفور آموزه‌ی اصیل و سره را از آموزه‌ی تحریف شده و ناسره باز شناسد و متوجه گردد که دست‌های تحریف به دین الاهی باز شده است.
نمونه‌هایی از این باب در دو کتاب مقدس تورات و انجیل را می‌توان شاهد مثال آورد؛ از قبیل کشتی گرفتن حضرت موسی (علیه‌السلام) با خدا (5)، اتهامات غیراخلاقی به پیامبران (6)، تناقضات تاریخی مانند نسبت حضرت عیسی (علیه‌السلام) به سلیمان بن‌داود (علیه‌السلام) در انجیل متی و نسبت به نسل ناتان بن داود در انجیل لوقا. (7)
حاصل آنکه؛ ما مسلمانان اختلاف‌هایی از این قبیل را نه تنها در دو کتاب آسمان پیشین می‌پذیریم، بلکه آن را دلیل بر رسوخ تحریف آن دو می‌دانیم که خود گواه و مؤید آن است که پیروان این دو کتاب برای دستیابی به آموزه‌های ناب دینی باید به قرآن کریم رو آورند.
البته برخی از مخالفان کوشیدند از قرآن مجید نیز با بهانه‌های مختلف، اختلاف‌هایی بیابند که در این راه موفق نبودند. (8)
نکته آخری که به آن اشاره می‌کنیم و تفصیل آن را به دفتر اسلام‌شناسی حواله می‌دهیم، به مشترکات ادیان آسمانی مربوط می‌شود. ادیان در بعض یا بیشتر آموزه‌های اقتصادی یا عملی مشترک است که بر وحدت ادیان و یکی بودن فرستنده ادیان دلالت می‌کند. لکن منتقدان، این وحدت و اشتراک را بر نتافته و آن را بر اقتباس آیین پسین مثلاً اقتباس اسلام از آیین پیشین یهودیت و مسیحیت تفسیر کرده‌اند. (9)
خواننده متوجه می‌شود که منتقدان و ملحدان می‌خواهند به هر نحوی که شده، به نقد ادیان بپردازند. وقتی ادیان در چند آموزه اختلاف داشته باشند، آن را از باب تعارض و تهافت تفسیر می‌کنند؛ وقتی نیز به مشترکات ادیان می‌رسند، آن را بر اقتباس و وامداری توصیف می‌کنند. بالاخره منتقدان و مخالفان باید موضع خود را شفاف بیان کنند که ادیان آسمانی باید با یکدیگر موافق و مطابق باشند یا مختلف؟ اگر نظرشان بر موافقت است، نباید اشکال اقتباس را مطرح کنند و اگر نظرشان بر اختلاف است، نباید اشکال اختلاف را سر دهند.

پی‌نوشت‌ها:

1. مسعود انصاری، اسلام و مسلمانی، ص 276؛ علی میرفطروس، تولدی دیگر، کتاب‌های توحیدی، ص 12، جلال‌الدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، فصل نهم.
2. علی میرفطروس، تولدی دیگر، کتاب‌های توحیدی، ص 1 به بعد.
3. برای توضیح بیشتر از تعریف گوهر و صدف ر. ک: جوادی آملی، دین‌شناسی، فصل سوم.
4. ر. ک: آل‌عمران، آیه 67؛ انعام، آیه 153، روم، آیه 30؛ و نیز: حکومت دینی از منظر استاد مطهری، فصل 11.
5. سفر پیدایش، 32: 24 - 30.
6. ر. ک: یوحنا، 2: 1-11. سفر تکوین، 19: 30-38؛ سفر خروج، 29: 36 - 40.
7. برای مطالعه بیشتر ر. ک: فخرالاسلام، انیس الأعلام، ج 2، در این کتاب 215 تناقض مورد بررسی قرار گرفته است.
8. تفصیل این مسأله در دفتر قرآن خواهد آمد.
9. علی میرفطروس، تولدی دیگر، کتاب‌های توحیدی، ص 14 به بعد.

منبع مقاله :
قدردان قراملکی، محمدحسن؛ (1394)، پاسخ به شبهات کلامی (دفتر دوم: دین و نبوت)، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ پنجم